ساده نیست..
آن روزها که با تو بودن برایم آرزو بود چگونه بگویم ؟ اصلا از چی بگم ؟ از این همه تنهایی ؟ یا از این مرحم تنهاییم که فقط سیگار شده ؟ ولی بدون این مرحم الان جای خالیه تورو واسم پر میکنه . منو درک میکنه . . . . . ! همون کارایی که تو هیچوقت نکردی . . . !!!!
تمام شد !
امروز با تو بودن
یا نبودن فرقی ندارد...
سیگار باشد یک خیابان و برگهای زرد پاییزی...
من میروم تا دود کنم هستی ام را ....!!!
در این بازاره نامردی به دنبال چه میگردی؟ نمیابی تو هرگز نشان از عشق و جوانمردی برو بگذر از این بازار.از این مستی و طنازی اگر چون کوه هم باشی،در این دنیا تو می بازی
خاطرات خیلی عجیبن
گاهی اوقات می خندیم
به روزایی که گریه می کردیم
گاهی گریه می کنیم به
یاد روز هایی که می خندیدیم…
گاهی دلم میخواهد عروسکی بودم ...
از همان عروسک هایی که
تو با تمام وجودت به آغوشت میکشی ...
کاش من هم عروسکی بودم
تا لا اقل یک بار گرمای آغوشت را حس کنم .
سرت را روی شانه ام بگذار تا همه بدانند " همه چیز زیر سر من است !
تو زیباترین تابلوی دیوار زندگی منی ...
کاش داوینچی تو را می دید !
استعداد عجیبی در شکستن داری ،
قلب ، غرور ، پیمان
استعداد عجیبی در نشستن دارم ،
به پای تو ، به امید تو ، در انتظار تو
دیگر نه اشکهایم را خواهی دید ،
نه التماس هایم را ،
و نه احساسات این دل لعنتی را ...
به جای آن احساسی که کشتی
درختی از " غرور " کاشتم...
اینقدر هوای دو نفره رو به رخ تک نفره ها نمیکشیدم...
نـتــرس از هجـــــ ـــ ـوم حـضــــــ ــــ ــورم ..
چــــیزی جــــ ـــ ـز تـــنــهایی با من نیـــستـــــ ـــ ـ ..
هر روز تکراریست
صبح هم ماجرای ساده ایست
گنجشکها بی خودی شلوغش می کنند
عمر من قد نمیدهد
به سفرت بگو کوتاه بیاید
رد پاهایم را پاک می کنم
به کسی نگویید
من روزی در این دنیا بودم.
خدایا
می شود استعـــــفا دهم؟!
کم آورده ام ...!
آن شب ...
که مـــاه عاشـــقــانه هـــایمـان را ...
تماشا می کرد ...
عاشــقـــانه تر ..
::